نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





اندکی بوسه پس از شعر فراوان خوب است

زیر باران بنشینیم که باران خوب است

                       گم شدن با تو در انبوه خیابان خوب است

با تو بی تابی و بی خوابی و دل مشغولی

                     با تو حال خوش و احوال پریشان خوب است

روبرویم بنشین و غزلی تازه بخوان

                  اندکی بوسه پس از شعر فراوان خوب است

موی خود وا کن و بگذار به رویت برسم

                       گاه گاهی گذر از کفر به ایمان خوب است


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 3:4 | |







یادمان باشد...

پس زمینه گل رز قرمز red roze wallpaper
 
 
یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود، خودش سایه ای ندارد.

یادمان باشد که : هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.

یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد، عفونت است.

یادمان باشد که : در حرکت همیشه افق های تازه هست.

یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران تعریف کنم.

یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند.

یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند،

یادمان باشد كه: دلی نو بخریم

یادمان باشد که : فرار؛ راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی.

یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند.

یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم.

یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند.

یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که تو برای من عزیزی، من هم برایت عزیز باشم.

یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد.

یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد، نه نگاه !

یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید.

یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند.

یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است.

یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها.

یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست.

یادمان باشد که : من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم.

یادمان باشد که : برای پاسخ دادن به احمق، باید احمق بود !

یادمان باشد که : در خسته ترین ثانیه های عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!

یادمان باشد که : لازم است گاهی با خودم رو راست تر از این باشم که هستم.

یادمان باشد که : سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند،هر کسی سهم خودش را می آفریند.

یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود،بدست آوردن هم دیگر آرزو نیست.

یادمان باشد که : پیش ترها چیزهایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند.

یادمان باشد که : آنچه امروز برایم مهم است، فردا نخواهد بود.

یادمان باشد که : نیازمند کمک اند آنها که منتظر کمکشان نشسته ایم.

یادمان باشد که : من از این به بعد هستم، نه تا به حال.

یادمان باشد که : هرگر به تمامی ناامید نمی شوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی.

یادمان باشد که : غیر قابل تحمل وجود ندارد.

یادمان باشد که : گاهی مجبور است برای راحت کردن خیال دیگران خودش را خوشحال نشان بدهد.

یادمان باشد که : خوبی آنچه که ندارم اینست که نگران از دست دادن اش نخواهم بود.

یادمان باشد که : با یک نگاه هم ممکن است بشکنند دل های نازک.

یادمان باشد که : بجز خاطره ای هیچ نمی ماند.

یادمان باشد که : وظیفه ی من اینست: حمل باری که خودم هستم تا آخر راه.

یادمان باشد که : منتظر ِ تنها یک جرقه است، انبار مهمات.

یادمان باشد که : کار رهگذر عبور است، گاهی بر می گردد، گاهی نه.

یادمان باشد که : در هر یقینی می توان شک کرد و این تکاپوی خرد است.

یادمان باشد که : همیشه چند قدم آخر است که سخت ترین قسمت راه است.

یادمان باشد که : امید، خوشبختانه از دست دادنی نیست.

یادمان باشد که : به جستجوى راه باشم، نه همراه.

یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها.

 

[+] نوشته شده توسط آیاتا در 2:53 | |































من باهمه دنیاقهرم اماتوصدایم کن برمیگردم

هرگاه به بن بست رسیدم مطمئن بودم که پشت دیوار خدا منتظر من است


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 2:51 | |







 


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 2:45 | |







میرم!

میرم که شاید دلتنگ بشی!

میرم که شاید به یادم باشی!

میرم که شاید اشکامو قدرشو بدونی!

میرم که شاید یه روز بیای بگی:میمونی؟!

میرم که تنها بمونی،با قدم خیالیم بمونی!

میرم که ثابت بکنم این همه بی خیالی رو!

میرم که بشکنم سکوت این رهایی رو!

میرم پیش خدای تو،میرم پیش خدای من!

میرم که تنها بسوزم،خداحافظ ای عشق من!

میرم حلالم میکنی؟نگاه به اشکام میکنی؟

میرم ببخش،قلبه عاشقو،یادش میره بی وفایی رو!

میرم...........!


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 15:8 | |







خودت را راحت کردی...

هر روز نبودنت را بر روی دیوار خط کشیدم

ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط کشیدن ندارد!!!

خوش به حال تو....

که خودت را راحت کردی

یه خط کشیدی تنها

آن هم روی من...


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 15:7 | |







عشق واقعا چیه؟؟؟

یادم باشد به سهراب بگویم
عشق دیگرصدای تپش قلب ها نیست
صدای فاصله ها نیست!!
صدای فنر تخت هاست...

[+] نوشته شده توسط آیاتا در 15:4 | |







نفس...

در همین حوالی کسانی زندگی می کنند که تا دیروز می گفتند:

"بدون تو حتی نفس هم نمی توانم بکشم"

ولی امروز...

در آغوش دیگری نفس نفس می زنند


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 15:3 | |







دلم تنگ شده


خیلی وقته دلم تنگ شده واسه کسی که بهش بگم :

7 صبح اگه بیدار بودی بیدارم کن !! !

اگه رفتم پشت خطش قطع کنه و بگه : جونم .. .

اگه باهاش قرار گذاشتم زودتر از من بیاد ، ،،

یواشکی از تلفن خونه بزنگه بهم !! !

دوستاشو بپیچونه بخاطر من . ..

منو با تنهاییام ؛ تنها نذاره !! !

خیلی وقته دلم تنگ شده . .. !! !


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 15:1 | |







بـﮧ بـَعضياґ بايـב گـُفـتـ

بـﮧ بـَعضياґ بايـב گـُفـتـ
اونـجـا ڪـﮧ پَـرچـمـتُـ هـوا ڪَـرבے ما رَפֿـتاموלּ آويزوלּ مے ڪنیــґ 

 /!/!/!/    بايـב بـﮧ بـَعضيا گفت : گاز نگيــــر عزيـزґ   [!مَـלּ فقــط ميـפֿـواґ بـهت

مـُפـبـّت ڪنـґ، هَميـלּ  [!]   بـﮧ بعضيا بايـב گفت : تـو آسمونا בنبالت بوבيـґ زير غَريبـﮧ ها پيـבات ڪـَرבيـґ !   بايـב بـﮧ بـَعضيا گفت : گاز نگيــــر عزيـزґ   [!مَـלּ فقــط ميـפֿـواґ بـهت

مـُפـبـّت ڪنـґ، هَميـלּ  [!]


[+] نوشته شده توسط آیاتا در 14:56 | |



صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 21 صفحه بعد